بشرا جونبشرا جون، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

ناناز

اولین سال شکفته شدن جمعه 16/8/1393

1393/8/16 20:15
نویسنده : مامان طیبه
112 بازدید
اشتراک گذاری
33333 یادش به خیر..آبان پارسال سال 1392 ...و چنین روزهایی..شمارش معکوس برای زمینی شدن فرشته ام و اشتیاق بی حد من برای دیدن روی ماهش و حالا ماه زندگیم به همین زودی یک ساله شد..باورش برایم سخت است..این گذر سریع زمان.. و این که کمتر از دو ساعت دیگر نوزاد نرم و ابریشمی دیروز من کودکی یک ساله خواهد شد می دانم که دلم برای همه روزهایی که با هم گذراندیم تنگ میشود..برای روزهای تکرار نشدنی نوزادیش..برای نفس هایش که بوی شیر میداد..و آن عطر خاص تنش..بوی پاکی و فرشتگی..که کم از بوی ناب بهشت نداشت خدایا شکرت..برای بودن دخترکم و تجربه تمام لحظات شیرین و اعجاب انگیزی که به لطف وجودش به من عطا کردی...لحظاتی که فقط یک مادر میشناسد و حسشان میکند.. روز میلاد تو بود که هوا بوی شبنم و شقایق می داد عطر یاس از در و دیوار هوا می پاشید و نسیم از تو بشارت می داد..... و به تردستی استاد ازل شعبده ای بر پا بود گوشها منتظرِ اولین گریه شیرین تو بود چشمها منتظرِ اولین ساغر سیمای تو بود... روز میلاد تو باز مثل همواره خدا حاضر بود.......... خدایم..همراه همیشگی و مهربانم..دخترم دختر کوچکم را به تو می سپارم و از درگاهت برایش بهترین ها را خواستارم..دلم برایش سلامتی ، سعادتمندی، آرامش ، موفقیت و عاقبت به خیری می خواهد.....خدایا پشت و پناهش باش و در سایه لطف بیکرانت از گزند حوادث نامیمون روزگار در امانش بدار..... دوووووووووووووووووووووووست دارم عزززززززززززززززززززززززیزم تولدت مببببببببببببببببببببببببببببببببببببارک
پسندها (4)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناناز می باشد